یک روز باید انجامش بدم

یه روزی این کار رو میکنم. مهارت هام رو تو گیتار زدن افزایش میدم. میرم سمت بداهه نوازی یا اینکه انقدر راحت موسیقی بزنم که از چیزی نترسم، نترسم خراب کنم یا اگر خراب کردم ، ادامه ی کار از دستم نپره. بتونم اعتماد به نفسم رو حفظ کنم. بعد اگر تونستم یک نفر به عنوان هم نواز پیدا میکنم. میرم توی سطح شهر، یه جای پلازا طور پیدا میکنم. چشمام رو میبندم، شروع میکنیم نواختن، تا جایی که وقتی چشمام رو باز میکنم، ببینم جمعیتی هست که دورم جمع شده و فاز اون موسیقی رو دریافت کردن. طوری که بعد از تموم شدن اون نوازندگی احساس خلا کنن. شب که به خواب میرن بهش فکر کنن و تو دلشون آرزو کنن یه بار دیگه تجربش کنن. منظورم این نیست که نوازنده ی خیلی خفنی بشم. میخوام بگم، میخوام یک حس همبستگی اجتماعی ای رو بوجود بیارم که مردم دلشون برای اون تجربه تنگ بشه. امیدوارم یه روزی بشه.

ولی هنوز خیلی باهاش فاصله دارم


منظورم یه همچین فضایی هست که در ویدئوهای پایین مشاهده می‌کنین.